. 1کوهستان سفید، که از 30 کیلومتری شمال غربى اقلید شروع مىشود و به صورت قوسى رو به جنوب ادامه دارد و سپس به سمت شمال منحرف مىگردد و در مشرق اقلید پایان مىیابد. کوهستان سفید که مساحتى معادل 950 کم 2 را فراگرفته است، از کوههای انگهدونى، خرمن کوه، درغوک، سلمه کوه، تنگ گورک، بُل و یالخری تشکیل یافته است و بلندترین قلة آن بل نامیده مىشود که 943 ،3متر ارتفاع دارد و در جنوب شرقى اقلید واقع است (جعفری، 1/318).
2. کوهستان برآفتاب، که از 39 کیلومتری جنوب غربى اقلید شروع مىشود و در 47 کیلومتری جنوب شرقى آن پایان مىیابد و خود مرکب است از کوههای عابدینى و چوببیدی که به طول 40 کم از شمال غربى به جنوب شرقى کشیده شده، و بلندترین قلة آن به نام برآفتاب، با 514 ،3متر ارتفاع در 43 کیلومتری جنوب اقلید واقع است. راه اتومبیلرو اقلید به سده این رشته را از کوهستان کوشک زر جدا مىکند. رود اوجان از دامنة جنوبى آن سرچشمه مىگیرد و در دامنههای شمالى آن دو چشمة بزرگ به نام رعنا و گلریز قرار دارد .
3. کوه مشکان، که در مرز شرقى شهرستان اقلید به صورتى واقع شده که دهستان چهاردانگة شهرستان اقلید در دامنههای غربى و دهستان قنقری از شهرستان آباده در دامنههای شرقى آن قرار گرفته است. ارتفاع آن 825 ،2متر است و در امتداد جنوب روستای مشکان قرار دارد. راه فصلى ده بید به خنگشت از دامنة شمالى آن مىگذرد. چشمة میش بندان در دامنة شمالى این رشته جاری است
4. کوه پلنگى، که در دهستان چهاردانگه و 45 کیلومتری جنوب باختری اقلید و شمال روستای حاجى آباد واقع شده، و ارتفاع آن حدود 950 ،2متر است. این کوه از شمال خاوری به کوه چهاربید متصل است و جزو کوهستان کوچک کوشک زر از کوهستان بزرگ زاگرس بهشمار مىرود (همو، 1/137- 138).
در میان این کوهها، دشتها و جلگههای میان کوهى و چشمهسارهای فراوان وجود دارد که بیشتر آنها سرچشمههای رودخانة کر را به وجود مىآورد. از جملة این دشتها مىتوان دشت قورماس بیگى در 18 کیلومتری و دشت حسین آباد در 17 کیلومتری جنوب باختری و کویر اَبرکوه در 70 کیلومتری شمال خاوری اقلید را نام برد ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها...، 9). رودخانههای عمدة شهرستان اقلید اینهاست:
1. رودخانة شادکام، که در شمال باختری شهرستان جاری است و از گردنة تیمارخان سرچشمه مىگیرد و به آبگیر کافتر مىریزد.
2. رودخانة اوجان، که در میان درهای بین کوههای برآفتاب و پلنگى به سوی شمال باختری روان است. این رودخانه با رودخانة سفید یکى شده، از تنگ براق مىگذرد و با پیوستن به رودخانة دزکرد، شاخة بزرگ رود کر را به وجود مىآورد.
3. رود سیوند، که پلوار نیز نامیده مىشود، از به هم پیوستن چشمههای متعددی که از دامنههای جنوبى کوه بل جاری مىشوند، تشکیل مىشود و پس از سیراب کردن دشت مرغاب، شاخة خاوری رود بزرگ کر را ایجاد مىکند.
علاوه بر این رودها از دامنههای کوههای اقلید مخصوصاً تودة نسبتاً عظیم بل چشمهها و کاریزهای فراوانى جریان پیدا مىکند که مهمترین آنها عبارتند از چشمة رسول الله، چشمة صفر، چشمة چغاد بالا و چشمة سید محمد. از کاریزهای بنام آن کاریزهای چنار سنقر و بید بالا را مىتوان نام برد.
از جمله عوارض طبیعى و جالب شهرستان اقلید آب گیر بزرگ کافتر است که در میان دشتى در جنوب کوه بل و در خاور آبادی کافتر واقع شده، و محل تجمع آبهایى است که از دامنههای کوه بل سر چشمه مىگیرد، یا از رود شادکام بدان مىریزد.
آبگیر کافتر که دریاچه نیز نامیده مىشود، با وسعتى برابر 48 کم 2 به طول 5/8 کم در ارتفاع 350 ،2متری در 45 کیلومتری جنوب اقلید ( آمارنامه، 1372ش، 5) یکى از بلندترین دریاچههای آب شیرین واقع در فلات ایران است. عمق این دریاچه چندان زیاد نیست و پیرامون آن را چمنزارهای پهناور فراگرفته است که در ماههای بهار و تابستان چراگاه احشام و اغنام ایلات قشقایى را فراهم مىسازد ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها).
شهرستان اقلید به علت کوهستانى بودن دارای آب و هوایى خشک و سرد است. میزان متوسط دمای سالانة آن در حدود 11 سانتى گراد است و در مدت کوتاهى که آمار جوّی آن وجود دارد، حداکثر مطلق دمای تابستان از 32 تجاوز نکرده است، در حالى که در زمستان حداقل مطلق دمای آن تا 19 زیر صفر رسیده، و در سال، 116 روز یخ بندان داشته است ( سالنامه...، 413).
باران سالانة اقلید در یک سال دیده بانى (1992م/دی 1370 - آذر 1371) 5/278 میلى متر ثبت شده است که تمام آن در ماههای سردِ سال - آذر تا اردیبهشت - فرو ریخته، و در 6 ماه دیگر سال خشکى محض بر شهرستان حکمفرما بوده است. در سال دیدهبانى اقلید 42 روز بارانى داشته که در 8 مورد باران شبانه روز از 10 میلىمتر تجاوز کرده است .
اوضاع مساعد اقلیمى و آب فراوان و زمینهای رسوبى میان کوهى دست به هم داده، و این شهرستان را دارای پوشش نباتى طبیعى بسیار غنى ساخته است که در مرتفعات کوهستانى به صورت جنگلهای پراکندة بادام کوهى و بنه، و در دشتها به شکل چراگاههای وسیع خودنمایى مىکند. در دامنههای اغلب کوههای اقلید انواع گیاهان طبیعى صنعتى و دارویى از قبیل آنقوزه، کتیرا، شیرین بیان، کاسنى و امثال آن به دست مىآید. در باغات و سکونتگاههای میان کوهى اقلید انواع و اقسام درختان میوه مانند سیب، زردآلو، توت، گلابى و مخصوصاً انگور، و همچنین چوبهای صنعتى مانند تبریزی و چنار به حد وفور وجود دارد و مورد بهرهبرداری قرار مىگیرد. در کوههای اقلید بزکوهى، قوچ، میش، پلنگ، خرس، و در درههای آن گراز، گرگ، روباه، کبک، تیهو، مرغابى و ... دیده مىشود ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها، 9-10). تقسیمات کشوری و جمعیت: در فرهنگ آبادیهای کشور (بر اساس سرشماری 1355ش) از آن به عنوان شهرستان یاد شده است (ص 4). این شهرستان از دو بخش، 69 ده و 308 مزرعة مستقل و تابع بدین شرح تشکیل شده است:
بخش مرکزی به مساحت 7/382 ،5کم2 شامل 5 دهستان: خنجشت، دارای 9 ده و 71 مزرعه؛ شهرمیان، دارای 7 ده و 88 مزرعه؛ حسنآباد، دارای 12 ده و 25 مزرعه؛ خسروشیرین، دارای 3 ده و 38 مزرعه؛ احمدآباد، دارای 10 ده و 26 مزرعه.
بخش سده به مساحت 7/825 ،1کم2 شامل 4 دهستان: آسپاس، دارای 9 ده و 26 مزرعه؛ دزکرد، دارای 14 ده و 12 مزرعه؛ سده، دارای 3 ده و 7 مزرعه؛ بکان، دارای 2 ده و 15 مزرعه ( آمارنامه، 1372ش، 13-14، 21).
جمعیتشهرستانبنابربرآوردسال1370ش،202 ،95نفر( 855 ،16خانوار) بوده است که از این عده 150 ،49نفر مرد و 052 ،46نفر زن بودهاند. جمعیت نسبى شهرستان 2/13 در کم2 بوده که از نصف رقم جمعیت استان یعنى 28 نفر در کم 2 اندکى کمتر است (همان، 47).
در 1370ش از کل جمعیت شهرستان اقلید 026 ،33نفر (7/34%) شهرنشین بوده، و 3/65% بقیه در روستاها زندگى مىکردهاند .
رشد شهرنشینى در این شهرستان از 1365 تا 1370ش از 9/1% تجاوز نکرده است (همان، 51).
در 1372ش شهرستان اقلید دارای 104 آموزشگاه بوده است که در آن 524 ،13دانش آموز دختر و پسر مشغول تحصیل بودهاند. در همان سال در این شهرستان یک مرکز تربیت معلم و 12 دبیرستان کامل متوسطه با 731 ،2دانشآموز و 162 دبیر وجود داشته است.
سرزمین اقلید از روزگاران گذشته منطقة ییلاقى و سردسیر ایلات مختلف قشقایى و عرب باصری بوده است و اکنون نیز در ماههای بهار و تابستان قسمت عمدهای از سکنة شهرستان را تیرههای گوناگون این ایلات تشکیل مىدهند که برای بهرهبرداری از مراتع غنى و سرشار آن هر سال 5 ماه معیشت ییلاقى خود را در آنجا مىگذرانند. در میان این اقوام و طوایف مىتوان از بهلولى، علیقیالوار، شش بلوکى، فارسیمدان، کلهلو، کشکولى، اسلاملو، کلمهای، گردشولى و امثال آنها نام برد ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها، 10).
زبان سکنة شهرستان اقلید فارسى، و مذهب آنان شیعة اثنا عشری است (شریف، 160).
وضع اقتصادی: زمینهای اقلید دارای استعداد کشاورزی بىنظیر است، بهگونهای که بیشتر آنها در سال دوبار زیر کشت مىرود(همانجا). در 1372 ش حدود 438 ،80هکتار از زمینهای حاصلخیز شهرستان زیر کشت آبى ( 482 ،57هکتار) و دیم ( 956 ،22هکتار) بوده است که از این مقدار 31 هزار هکتار به گندم و 948 ،6هکتار به جو و بقیه به چغندر و یونجه و محصولات دیگر اختصاص داشته است. در همان سال انواع محصول برداشت شده در شهرستان بدین شرح بوده است: گندم 496 ،106تن، جو 501 ،19تن، نخود 865 ،12تن، لوبیا 778 ،3تن، سایر حبوبات 910 ،3تن، چغندر قند 676 ،115تن، سیب 600 ،9تن، انگور 748 ،1تن، گردو 400 تن، عسل حدود 340 تن ( آمارنامه، 1372ش، 239، 243، 244، 248، 249، 264).
شغل اکثر مردم اقلید کشاورزی، دامداری و باغداری است. عدة قلیلى نیز به بازرگانى و کار در صنایع چوبى از قبیل منبت کاری، قاشق تراشى، قلمدان سازی و جعبه سازی و همچنین گیوه دوزی اشتغال دارند (تحقیقات محلى)، ولى مهمترین صنعت دستى متداول در اقلید، قالى و قالیچه و گلیم بافى است که بنابر سرشماری 1365ش در 95% خانوادهها وجود داشته است ( سرشماری...، 13).
شبکة راههای شهرستان اقلید شامل 493 کم راههای مختلف است.
شهر اقلید: این شهر مرکز شهرستان اقلید است و در 30 و 50 عرض شمالى و 52 و 42 طول شرقى، و در ارتفاع 250 ،2متر از سطح دریا قرار دارد. شهر اقلید در جلگة نسبتاً باز و کوچکى قرار گرفته که کوهها از همه طرف آن را احاطه کردهاند. چنانکه در شمال آن کوه تیدَر، در خاور آن مرتفعات بل، در جنوب آن کوه نتابى، و در باختر آن کوه معروف تیمارجان مشاهده مىشود (نقشة عملیات). درگذشته شاهراه اصفهان به شیراز از آباده به اقلید و از آن پس به جنوب مىرفته است و در نتیجه این شهر از اهمیت ارتباطى و سوقالجیشى ویژهای برخوردار بوده است، تا حدی که آباده را به مناسبت نزدیکى بدان آبادة اقلید مىنامیدهاند؛ ولى اکنون این جادة اصلى از سورمق که در 18 کیلومتری شمال شرقى اقلید قرار دارد، مىگذرد و این شهر از طریق سورمق به شاهراه شمالى - جنوبى متصل مىشود و از این لحاظ اهمیت ارتباطى ایام گذشته را ندارد. شهر اقلید در 32 کیلومتری جنوب خاوری آباده واقع شده، و فاصلة آن تا تهران 670 کم است (شریف، 159-160). ارتباط آن با جاهای دیگر کشور از طریق یک جادة 48 کیلومتری به سوی جنوب باختری است که آن را به آسپاس مرتبط مىکند و راه دیگری آن را در شمال به صغاد بهمن، و از آنجا به ایزد خواست و سمیرم متصل مىسازد ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها، 10).
اقلید دارای چشمهسارهای کوهستانى متعدد و آب فراوان و نیز رودخانهای است که از میان آن مىگذرد و اطراف آن را باغهای پر از درختان سردسیری و نزهتگاههای با صفا احاطه کرده است. این شهر دارای آب و هوایى معتدل و مطلوب است، به طوری که حداکثر گرمای آن در تابستان از 34 سانتى گراد تجاوز نمىکند، ولى سرمای زمستانى آن تا 17 زیر صفر مىرسد. متوسط باران سالانة آن در حدود 220 میلىمتر است.
کار و پیشة مردم اقلید کشاورزی، دامداری، پیشهوری، بازرگانى، کارگری و فرش بافى است. شمار دستگاههای فرش بافى این شهر را بیشتر از هزار دانستهاند. دو شرکت بزرگ فرش بافى در آن وجود دارد. فرشهای اقلید بیشتر دارای طرح و نقشة محلى است و در بازار فرش به نام فرش آباده خرید و فروش مىشود .
تحول و رشد جمعیت شهر اقلید را در نیم قرن اخیر از این جدول مىتوان به خوبى استنباط کرد:
سال جمعیت مأخذ
1330ش 000 ،12نفر ( فرهنگ جغرافیایى ایران، 12)
1335ش 809 ،11نفر ( گزارش...، 1)
1345ش 332 ،14نفر ( آمارنامه، 1362ش، 25)
1355ش 745 ،20نفر (همانجا)
1365ش 984 ،29نفر ( سرشماری، 18)
برآورد 1372ش 292 ،34نفر ( آمارنامه، 1372ش، 51) در 1365ش از 087 ،24نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر شهر 2/71% با سواد بودهاند. این جمعیت در 493 ،5واحد مسکونى زندگى مىکردهاند که 7/98% آن دارای برق، 8/97% آن دارای آب لولهکشى و 7/24% دارای تلفن بودهاند ( فرهنگ جغرافیایى آبادیها، همانجا).
تاریخ: شهراقلید به علت موقعیت خاص و مساعدجغرافیایى - چه از لحاظ استعداد فراوان کشاورزی و آب کافى، چه از نظر واقع بودن در سر راههایى که در گذشته مناطق کویری داخلى ایران را به نواحى کوهستانى زاگرس متصل مىکردهاند - از جمله سکونتگاههای تابستانى فلات ایران به شمار مىرود که کاوشهای باستان شناسى دامنهداری را مىطلبد. سنگ نوشتههایى که به خط پهلوی از دورة ساسانیان در گوشه و کنار آن بر جا مانده، شاهد این مدعاست.
بسیاری از جغرافىدانان از اقلید نام بردهاند، از آن جمله مىتوان به ابن بلخى (ص 124)، یاقوت حموی (1/339)، حمدالله مستوفى (ص 122) و دیگران اشاره کرد که همه آن را شهرکى دارای حصار و مسجد و منبر و هوای معتدل و آب روان و سرزمینى غلهخیز دانستهاند. در زمان ساسانیان اقلید شهری از کورة استخر بوده که خود یکى از تقسیمات پنجگانة فارس محسوب مىشده است (مصطفوی، 492، حاشیة 2). ابن اثیر (10/517) و ابن خلدون (5(1)/93) و ابن بطوطه (2/316) از آن به نام کلیل یاد کردهاند و این نامى است که هنوز در بعضى لهجههای محلى منطقه به گوش مىخورد. اقلید به علت موقعیت سوقالجیشى خود در دورانهای ملوک الطوایفى فلات ایران صحنة سوانح تاریخى فراوانى بوده است، ولى آنچه بیشتر از همه در تواریخ آمده، مربوط به زمان شاه شجاع، از خاندان جلایریان است. اقلید دارای آثار تاریخى فراوان است؛ از آن جمله مىتوان از مسجد جامع آن نام برد که در دامنة شمالى تپة قلات بنا شده است. تاریخ بنای آن معلوم نیست، ولى بالای درِ ورودی آن کتیبهای وجود دارد حاکى از آنکه مسجد در ربیعالاول 849 به وسیلة عبدالعزیز احمد بن عبدالعزیز بن عقیل تعمیر شده است (شریف، 162). این مسجد که با خشت و گل ساخته شده، هر چند گاه یک بار بر اثر بارندگى و عوامل دیگر ویرانیهایى بدان راه یافته، و مجدداً تعمیر گشته است (مصطفوی، 2). در شبستان مسجد منبری ظریف از چوب گردو موجود است و آیاتى به خط برجسته بر آن منقوش، و حاکى از آن است که منبر در محرم 1008 ساخته شده است .
از آثار تاریخى دیگر اقلید حوضچة دختر یا حوض دختر گبر است که پای تپة قلات و کنار مسجد جامع قرار گرفته، و در سنگ کنده شده است و در کنار آن کتیبهای به خط پهلوی ساسانى در 21 سطر به درازای 2 متر و پهنای 80 سانتىمتر بر سنگ نقر نمودهاند که نیازمند بررسى است. اجمالاً مىتوان گفت که گودال مزبور یکى از استودانهای دورة ساسانى، یعنى محل سپردن استخوان مردگان بوده است (مصطفوی، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایى آبادیها، 11).
اقلید دارای چند زیارتگاه است که از آن جمله مىتوان از بقعة امامزاده عبدالرحمان نام برد: این بقعه در نزدیکى محلة میدان اقلید واقع است و به نام امامزاده امیر عبدالرحمان بن عبدالعظیم بن امام حسن مجتبى(ع) مشهور است. تاریخ بنای آن معلوم نیست، ولى چنانکه ضریح چوبى آن حاکى است، در 994ق مرمت شده است. علاوه بر این بقعه، زیارتگاهى نیز به نام امام زاده زبیده خاتون در شمال شرقى حسین آباد وجود دارد که مورد توجه و اعتقاد اهالى است .
اقلید علما و ادبا و شعرایى نیز در دامان خود پرورانیده است که از آن جمله مىتوان از شیخ عبدالعزیز اقلیدی، امامى متبحر در فقه و حدیث و تفسیر نام برد. از چهرههای معروف دیگر اقلید شیخ عبدالله اقلیدی است که عالمى فقیه بوده، و در مزار شیخ کبیر تدریس مىکرده، و در 615ق درگذشته، و در خطیرة خاکستان مصلّى در حوالى شیراز به خاک سپرده شده است.